loading...

Content extracted from http://roohebimar.blog.ir/rss/?1581198320

بازدید : 124
شنبه 9 اسفند 1398 زمان : 17:39

تازه از دادگاه اومدم ؛ به پرونده سخت رو برنده شده بودم . وارد کوچه که شدم جمعیت زیادی جلوی در خونه حاجی فتوحی صف کشیده بودند . ماشین نیروی انتظامی‌و آمبولانس هم بود . جلوتر رفتم و از همهمه بقیه فهمیدم حاجی از دنیا رفته واسه منی که همین دیروز با حاجی بودم شوکه کننده بود . عجیب و غریبه عمر آدمی‌، هر لحظه ممکنه دیگه نفس نکشی ؛ همین دیروز از حاجی پرسیدم : حاج آقا ممکنه که یه زن بخواد آدم رو تحریک کنه ؛ گاها میدونید که ممکنه گیر آدمی‌بیفتی که جزو آدمهای خبره تو کارش هست و هیچ راه فراری برای ما نمیذاره خلاصه اینکه ؛ به اینجا که رسیدم حاجی نذاشت ادامه بدم و رشته کلام رو گرفت به دست خودش . یه دستی به ریش سفیدش کشید و گفت : ظاهرا جنابعالی خودتون بیشتر از شیطان مایل هستید که به حجله زنهای خراب وارد بشید . تا اومدم چیزی بگم جلوی من رو با دستش گرفت و ادامه داد که: البته شما هنوز جوونی و بی تجربه ؛ ولی پسرم یادت باشه خدا بهت قوه شعور داده و شما باید از اون بهره ببری ؛ انسان عاقل بهشت رو به متاع ناچیز دنیا نمیفروشه . اگر روزی احیانا با یک زنی خلوتی کردی که امکان حضور شیطان هم هست بهت میگم که ازونجا فرار کن . انسان باید نفس خودشو پاک نگه داره ؛ ببین عزیزجان آدمی‌که شهوت رو بر عقل و شعور ترجیح بده حیوانی بیش نیست و یادت باشه که هروقت با مونث جماعت تنها شدی فکر کن که با خواهر و مادر خودت صحبت میکنی مگر اینکه انشاءالله تعالی با یه دوشیزه پاکدامنی وصلت کنی .

آموزش طراحی سربرگ متفاوت در ورد 8
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 15
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 4
  • بازدید کننده امروز : 5
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 20
  • بازدید ماه : 5
  • بازدید سال : 317
  • بازدید کلی : 4928
  • کدهای اختصاصی